Connect with us

بام نت

گُلوَنی؛ پرچم خاموش‌ناشدنی یک هویت در سایه سرکوب جمهوری اسلامی

فرهنگ

گُلوَنی؛ پرچم خاموش‌ناشدنی یک هویت در سایه سرکوب جمهوری اسلامی

در کشوری که اقوام گوناگون با پیشینه‌های کهن زندگی می‌کنند، سرکوب فرهنگ‌های مناطق مختلف ایران نه‌تنها بی‌عدالتی است، بلکه خیانتی به تاریخ، تنوع و هویت مردم است. جمهوری اسلامی از وقتی که در سال ۱۳۵۷ بر روی کار آمد، با رویکردی مرکزگرا و یکسان‌ساز، فرهنگ‌های محلی را تهدیدی برای «وحدت ملی» دانسته و همواره سعی در ضعیف کردن و حذف آن‌ها داشته است. در این میان، قوم لر و نمادهای فرهنگی‌اش، به‌ویژه «گلونی»، بارها و بارها آماج این سیاست‌های سرکوبگرانه قرار گرفته‌اند.

 

«گلونی»، پارچه‌ایست چهارگوش، معمولاً با طرح‌های خاص، که زنان لر و کُرد به‌شکل خاصی آن را به دور سر یا گردن می‌بندند. اما «گلونی» فقط یک پوشش نیست. «گلونی» پرچم است، تاریخ است، هویت است، نشانه‌ای از اصالت و وقار است.

در فرهنگ لری، «گلونی» هم پای مادران رنج‌دیده بوده، هم کنار دختران آوازخوان، هم بر سر زنان رزمنده و هم بر دوش جوانانی که امروز آن را در خیابان به نشانه اعتراض می‌پوشند.

 

۲۶ اردیبهشت، روز «گلونی» است. روزی که فعالان فرهنگی لُر، آن را برای زنده نگه داشتن این نماد هویتی نام‌گذاری کرده‌اند. اما در همین روز، سال‌های گذشته شاهد احضار، تهدید یا بازداشت فعالان فرهنگی در لرستان، ایلام، بختیاری، کردستان و حتی تهران بوده‌ایم. آن هم فقط به جرم این‌که «گلونی» به سر داشتند یا برای آن تبلیغ کردند و یا در فضای مجازی از آن نوشتند. این برخوردها نشان‌دهنده این است که جمهوری اسلامی حتی از یک تکه پارچه محلی هم وحشت دارد؛ چون خوب می‌داند این پارچه ساده، حاوی پیامی عمیق از مقاومت و جنگجویی است.

 

جمهوری اسلامی، نه تنها زبان مادری لرها را از آموزش رسمی حذف کرده است، بلکه حتی جشن‌ها، موسیقی، لباس و ادبیات لری را به حاشیه کشانده یا «غیرمجاز» اعلام کرده است. در بسیاری از مراسم‌های فرهنگی، نهادهای امنیتی حضور می‌یابند، گزارش می‌نویسند، محدود می‌کنند و گاهی هم ممنوع می‌کنند و عده‌ای را مورد بازخواست قرار میدهند.

پوشیدن «گلونی» در یک مراسم فرهنگی یا انتشار عکسی با آن در صفحات مجازی، ممکن است بهانه‌ای شود برای احضار، بازجویی و ممنوعیت از خیلی از فعالیت‌های شغلی و فرهنگی.

 

این در حالی است که در همه جای دنیا، دولت‌ها تلاش می‌کنند از فرهنگ‌های محلی خود دفاع کنند، اما در ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، این فرهنگ‌ها به چشم تهدید دیده می‌شوند و حکومت همیشه در حال سرکوب به شیوه‌های مختلف است. دلیلش هم این است که از کنترل حکومت خارج هستند و ریشه در تاریخ و هویتی دارند که جمهوری اسلامی هیچ نقشی در ساختنش نداشته است.

 

در سال‌های اخیر، «گلونی» به ابزاری برای اعتراض تبدیل شده است. زنان و حتی مردان لری که «گلونی» به سر می‌زنند، عملاً دارند فریاد می‌زنند که «ما هستیم»، «ما فراموش نمی‌شویم» و «ما فرهنگ‌مان را تحویل نمی‌دهیم». این نوع مقاومت و جنگیدن، بی‌خشونت و عمیق است. مقاومتی که نه با سنگ و آتش، بلکه با پارچه و حافظه فرهنگی پیش می‌رود.

 

«گلونی»، برخلاف ظاهر ساده‌اش، توانسته به چیزی بسیار بزرگ‌تر تبدیل شود. یک نماد فرهنگی و هویتی که زیر سایه سرکوب، بیشتر و بیشتر می‌درخشد.

 

جمهوری اسلامی با سرکوب «گلونی» و نمادهای فرهنگی شبیه آن، نه تنها لرها، بلکه همه ملت ایران را از بخش بزرگی از میراث‌شان محروم می‌کند. اما حقیقت این است که هویت سرکوب‌شده، دیر یا زود راه خود را پیدا می‌کند. «گلونی» امروز تنها یک روسری نیست، بلکه پرچم یک مقاومت گره خورده به خاطره مادران، آوازهای کوهستان و هویت زخم‌خورده اما ایستاده یک ملت است.

 

 

نویسنده متن : بهنام رجب زاده

Author : Behnam Rajabzadehد

Continue Reading
ئەمانەش بخوێنەرەوە

بیشتر بخوانید فرهنگ

To Top