۸ مارس، روز جهانی زن، فراتر از یک مناسبت تقویمی، نمادی از مقاومت و مبارزات تاریخی زنانی است که برای حقوق برابر، آزادی و عدالت جنگیدهاند. این روز، که ریشه در اعتصابهای کارگری قرن نوزدهم دارد، امروز صدای جهانی علیه تبعیض جنسیتی، طبقاتی و سیاسی است.
اما در ایران، تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، ۸ مارس معنایی دیگر یافته است. امسال، این روز را در حالی گرامی میداریم که بسیاری از زنان مبارز در زندانها بهسر میبرند، تحت شکنجه و آزار قرار دارند، و برخی با احکام سنگین یا حتی اعدام مواجهاند. زنانی مانند وریشه مرادی، پخشان عزیزی، شریفه محمدی و بسیاری دیگر، که تنها “جرم”شان ایستادگی در برابر ستم است، امروز در بندند. اما همانگونه که تاریخ نشان داده، زندانها نه نقطهی پایان، که آغازگر مقاومتهای تازهاند.
زن، زندگی، آزادی؛ قیامی فراتر از مرزها
جنبش «زن، زندگی، آزادی» که پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ به اوج رسید، نشان داد که خواستههای زنان ایران فراتر از مطالبات جنسیتی است؛ این مبارزه، بخشی از جنبشی گسترده علیه استبداد، فقر و نابرابری طبقاتی است.
این جنبش ثابت کرد که آزادی زنان، نه یک مطالبهی جداگانه، بلکه بنیانی برای رهایی کل جامعه است. زنان ایران نه تنها برای حقوق فردی خود، بلکه برای سرنگونی نظامی که بر تبعیض، سرکوب و استثمار استوار است، مبارزه میکنند.
مبارزهی زنان تنها به خیابانها محدود نمانده است:
در کارخانهها و محیطهای کار، زنان نقش کلیدی در اعتراضات و اعتصابات کارگری ایفا کردهاند.
در دانشگاهها، دانشجویان زن در برابر سرکوب و تبعیض ایستادگی کردهاند.
در زندانها، زنان زندانی با نامههای افشاگرانه و مقاومت در برابر شکنجه، شعلهی اعتراض را زنده نگه داشتهاند.
پیام این جنبش فراتر از مرزهاست: آزادی زنان، پیششرط آزادی کل جامعه است.
زنان زندانی؛ نماد مقاومت، نه قربانیان خاموش
رژیم جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده با زندان، شکنجه و اعدام، زنان مبارز را به سکوت وادارد. اما تاریخ نشان داده که این زنان، نه قربانیان خاموش، بلکه پیشگامان مقاومتاند.
وریشه مرادی، پخشان عزیزی، شریفه محمدی و دیگر زنان زندانی، امروز در دل بیدادگاههای جمهوری اسلامی به نمادی از پایداری تبدیل شدهاند. آنان ثابت کردهاند که سرکوب، نه تنها مبارزه را متوقف نمیکند، بلکه آتش آن را شعلهورتر میسازد.
زنان زندانی در طول تاریخ، نهتنها در برابر شکنجه تسلیم نشدهاند، بلکه با صدای رسای خود، اعتصابهای غذا، و افشاگریهایشان، مبارزه را از درون زندانها ادامه دادهاند. تا زمانی که زنان در زنداناند، هیچکس در جامعه آزاد نیست.
همبستگی زنان و مردان آزادیخواه؛ مبارزهای مشترک برای رهایی
یکی از مهمترین ویژگیهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» این است که تنها یک جنبش زنان نیست، بلکه مردان آزادیخواه و عدالتطلب نیز دوشادوش زنان در آن شرکت داشتهاند.
مبارزهی زنان برای آزادی، جدا از مبارزهی طبقهی کارگر، دانشجویان، و سایر ستمدیدگان نیست. در اعتراضات سراسری، زنان و مردان در کنار هم علیه استبداد ایستادهاند. این همبستگی نشان میدهد که رهایی زنان، تنها در گرو رهایی کل جامعه از بند استبداد و سرمایهداری است.
زنان ایران، همیشه در خط مقدم مبارزه بودهاند، اما این مبارزه تنها زمانی به پیروزی خواهد رسید که همهی نیروهای انقلابی، با درک مشترک از سرکوب و استثمار، در کنار هم بایستند.
نقش جریانات سیاسی و گروههای مردمی در حمایت از مبارزات زنان
مبارزات زنان برای آزادی، یک حرکت فردی یا محدود به یک گروه خاص نیست، بلکه پدیدهای اجتماعی و سیاسی است که با پشتیبانی احزاب و جریانات مترقی، چپگرا، سوسیالیستی و آزادیخواه تقویت شده است.
این جریانات، از طریق سازماندهی اعتراضات، اعتصابات، تظاهرات و فعالیتهای رسانهای، همبستگی خود را با جنبش زنان اعلام کرده و از حقوق انسانی آنان حمایت کردهاند. در کنار زنان مبارز، گروههای کارگری، دانشجویی، فرهنگی و دیگر اقشار ستمدیده نیز نقش مهمی در گسترش و تقویت این جنبش داشتهاند.
این همبستگی، بهویژه در شرایطی که رژیم تلاش میکند صدای معترضان را خاموش کند، اهمیتی دوچندان دارد. حمایت گروههای سیاسی نهتنها به تقویت مقاومت در داخل کشور کمک کرده، بلکه در عرصهی بینالمللی نیز باعث شده این جنبش جهانیتر شود.
نقش دیاسپورا؛ صدای مبارزان در تبعید
یکی از ابعاد مهم این مبارزه، نقش دیاسپورا و فعالان تبعیدی است. هزاران زن و مرد آزادیخواه که بهدلیل سرکوب، شکنجه و فشارهای سیاسی مجبور به ترک وطن شدهاند، امروز در خارج از ایران به مبارزه ادامه میدهند.
آنها با سازماندهی اعتراضات جهانی، رژیم ایران را در سطح بینالمللی تحت فشار قرار دادهاند.
با فعالیتهای رسانهای، صدای زنان زندانی و مبارزان داخل کشور را به گوش جهان رساندهاند.
با فشار بر نهادهای بینالمللی، برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی در قبال جنایاتش تلاش کردهاند.
جنبش دیاسپورا نشان داده که مبارزه برای آزادی، مرز نمیشناسد. همبستگی میان مبارزان داخل و خارج، از مهمترین عوامل ادامهی این جنبش است.
۸ مارس؛ نماد مبارزهای که ادامه دارد
۸ مارس امسال، تنها یادآور مبارزات گذشته نیست، بلکه فراخوانی برای آینده است. این روز یادآوری میکند که آزادی زنان، بدون سرنگونی استبداد ممکن نیست.
اما این مبارزه نیاز به همبستگی دارد:
رسانهها باید صدای زنان زندانی را تقویت کنند و از فراموش شدن نام آنان جلوگیری نمایند.
مردم، در داخل و خارج از ایران، باید با اعتراضات و فعالیتهای رسانهای، فشار را بر رژیم افزایش دهند.
سازمانهای بینالمللی باید جمهوری اسلامی را برای نقض سیستماتیک حقوق زنان و سرکوب وحشیانهی مخالفان، پاسخگو سازند.
زن، زندگی، آزادی؛ آیندهای که ساخته خواهد شد
۸ مارس امسال، نهتنها روزی برای گرامیداشت مبارزات زنان، بلکه نمادی از امیدی است که در دل سرکوبها هنوز زنده مانده است؛ امیدی که از اعماق زندانها، از خیابانهای پرخون، و از تبعید فریاد میزند.
این مبارزه محدود به امروز نیست. این یک جنبش جهانی است که تا تحقق آزادی، برابری و عدالت ادامه خواهد یافت.
گرامی باد ۸ مارس، نماد مبارزه و امید
به امید پیروزی نهایی، روزی که آزادی و عدالت حاکم شود.
نویسنده و گردآورنده متن : بهنیا رجب زاده