Connect with us

بام نت

سومین سالگرد خیزش «زن، زندگی، آزادی»؛ سه سال ایستادگی در برابر استبداد

اخبار

سومین سالگرد خیزش «زن، زندگی، آزادی»؛ سه سال ایستادگی در برابر استبداد

سه سال سخت از روزی که قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی، جرقه‌ی بزرگ‌ترین خیزش مدنی تاریخ معاصر ایران را زد، میگذرد. روزی که شعار زن، زندگی، آزادی در کوچه و خیابان، در دانشگاه‌ها و مدارس، در کردستان و بلوچستان، در تهران و مشهد، در لرستان و تبریز و در خیلی از شهرهای دیگر ایران طنین‌انداز شد و به هویت مشترک آزادی‌خواهان بدل گردید و تبدیل به صدایی جهانی شد.

 

 

این خیزش، مرزهای قومی، زبانی و مذهبی را شکست و حقیقتی واضح را آشکار کرد: مردم ایران دیگر حاضر نیستند زیر بار حاکمیتی بمانند که با سرکوب، فساد و اعدام به راه خود ادامه می‌دهد.

 

پاسخ جمهوری اسلامی به این خیزش فراگیر، چیزی جز سرکوب خونین نبود. صدها جوان بی‌گناه در خیابان‌ها با گلوله مستقیم کشته شدند، هزاران نفر زیر شکنجه و حکم‌های سنگین روانه‌ زندان شدند. جوانانی که با شلیک مستقیم نیروهای سرکوب یا چشمشان را از دست دادند و یا مجروح شدند. خیلی‌های دیگر تحت فشارهای امنیتی شدید قرار گرفتند و از زندگی عادی خود دور شدند. ده‌ها معترض، در دادگاه‌های فرمایشی چند دقیقه‌ای، به چوبه دار سپرده شدند.

 

 

این اعدام‌ها و سرکوب‌های وحشیانه نشان‌دهنده‌ی قدرت رژیم نیست، بلکه نشانه‌ی ترس و ضعف آن است. حکومتی که برای بقای خود تنها به باتوم، گلوله و طناب دار تکیه می‌کند، شک نکنید که دیر یا زود فرو می‌پاشد.

 

در این میان، بازهم نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به چشم میخورد و نقش اصلی در تداوم این جنایت‌ها دارد. نهادی که سال‌هاست منابع ملی مردم ایران را غارت کرده، اقتصاد کشور را گروگان گرفته و در داخل به ماشین سرکوب و کشتار مردم مظلوم بدل شده است.

سپاه نه حافظ امنیت ملی، بلکه دشمن مستقیم مردم ایران است؛ دشمنی که برای بقای جمهوری اسلامی، حتی آینده‌ی نسل‌های بعدی را به آتش می‌کشد.

 

 

یکی دیگر از تلخ‌ترین پیامدهای این سرکوب جنایتکارانه، موج مهاجرت اجباری بود. هزاران نفر از فعالان سیاسی، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، هنرمندان و شهروندان عادی، ناچار شدند وطن خود را به اجبار برای همیشه ترک کنند. نه از سر میل، بلکه برای زنده ماندن و فرار از زندان و شکنجه‌های ناعادلانه حکومت.

 

برای این نسل، تبعید تنها یک تغییر جغرافیا نیست؛ زخمی است که هر روز با خبرهای اعدام دوستان و آشنایان، رنج خانواده‌ها و سرکوب هم‌میهنان تازه می‌شود. حکومت آگاهانه از سیاست «تبعید اجباری» بهره می‌برد تا ایران را از صداهای منتقدانش خالی کند.

 

 

اما این نقشه شوم شکست خورده است؛ چرا که مهاجران و تبعیدیان اجباری، امروز به بازوی جهانی جنبش آزادی‌خواهی ایران در خارج از مرزهای ایران بدل شده‌اند. از برلین تا پاریس، از تورنتو تا لس‌آنجلس، از اسلو تا ملبورن، پرچم «زن، زندگی، آزادی» در خیابان‌های جهان برافراشته می‌شود و جهان صدای سرکوب‌شدگان داخل ایران را می‌شنود.

 

 

امروز، پس از سه سال، روشن‌تر از همیشه است که جمهوری اسلامی اصلاح‌پذیر نیست و دیر یا زود باید از بین برود. سپاه پاسداران نه بخشی از راه‌حل، بلکه بزرگ‌ترین مانع آزادی ایران است.

خون ژینا و نیکا و حدیث و صدها کشته دیگر راه آزادی در این خیزش، بیهوده ریخته نشده است.

زن، زندگی، آزادی تنها یک شعار نیست؛ آینده‌ی اجتناب‌ناپذیر ایران است.

 

به امید آزادی ایران

 

نویسنده : بهنام رجب زاده

Author : Behnam Rajabzadeh

Continue Reading
ئەمانەش بخوێنەرەوە

بیشتر بخوانید اخبار

To Top